عاشق
مالک کلبه ی رویا ، صاحب چشمای ابری حقیقت داره که با من واسه همیشه قهری چه روزا که توی رویام شدی خورشید طلایی صدای ناز تو شب شد واسه ی دلم لالایی رفتن تو شد بهونه واسه پژمردن کم کم چشمه ها پشت سرت ریخت این چِشای پر شبنم من چه نذرهایی می کردم تا یه شب بیای تو خوابم تو یه دریایی و من چی؟ خیلی باشم حبابم به خودت نگاه نکن که مثِ قرص ناز ماهی تو ببخش از این دیوونه اگه سر زد اشتباهی منّتت رو داره این دل همیشه تا ته هستی نگو که پنجره ها رو روی این پرنده بستی من زمینی ام ولی تو مال اوج آسمونی منّتِ چشاتو دارم اگه که پیشم بمونی می دونم از مهربونی واسه من تو کم نذاشتی حالا که اینا رو گفتم ، عزیزم قهری یا آشتی؟ اگه قصر آرزومو بشکنی بهم بریزی خودت اینو خوب می دونی که چقدر واسم عزیزی چه قبولم کنی و چه بگی که نمی پذیرم انقدر دیوونتم من که بازم واست می میرم
نظرات شما عزیزان:
De$ign:khanoomi |